۱۳۸۸ مرداد ۱۷, شنبه

آينده

اگر امروز نمي نوشتم حتما تا فردا خفه ميشدم .مطمئن.
1-پنج شنبه زنگ زدم به دوست عزيزي.اين دوست عزيز برادر عزيزي دارد ( اينكه ميگم عزيز واقعا عزيزه البته واسه خواهر خودشD: چون دار و ندار اين دوست ماست در اين كره خاكي) جشن ازدواج برادر بود واز ته دل دوست داشتم برم ولي مراسم شيراز و از اينجا تا شيراز خيلي راه جونوم . زنگ زدم تبريك گفتم با هزارتا آرزوي خوب.
2-بعد از تبريك ، نوبته چه خبر ؟ تو چه خبر؟! ميشه.صداي دوستم در پس زمينه تصويري گم ميشه. هم دانشكده ايم با اون قد بلند و رنگ آفتاب سوخته اش كلاسور زير بغل گرفته و از در وارد ميشه از جلوي من رد ميشه تا جايي واسه نشستن پيدا كنه. كسي كه الان زير خرواري خوابيده به اين فكر ميكنم كه چيزي از اون تصوير باقي مونده؟؟ ميشنوم كه تا يك ماه ديگر پدر ميشي و زنت مثل ديوانه ها با خودش حرف ميزنه و دوستم كه همكارت بوده هر روز موقع ورود به شركت ميبيندت!. با خودم ميگم چند تا آرزو رو با خودت بردي ؟! منم ساكت نميشينم از مرگ پسر خاله ه-د ميگم كه كوهنورد بوده و از كوه سقوط كرده و ه-د هر روز كه از خواب بيدار ميشه فكر ميكنه خواب بد ديده و هنوز باور نكرده جاي خالي رو. از مرگ برادر دوست مشتركي حرف ميزنيم و.......
3-جمعه عقد صميمي ترين دوستم در شركت بود. امروز كه ميبينمش صد تا بوس و هزار تا آرزو........
4-به خودم ميگم الي چقدر وقت داري ؟ اگر زود بري با يه عالمه آرزو و كلي مسير نرفته چه ميكني ؟
5-ياد خواب پارسال ميافتم كه انگار مريضي لاعلاجي داشتم و بهم گفته بودن تا چند روزه ديگه ميميري ولي تو خواب همش نگران امتحانات بودم و كاراي شركت كه روي هم تلنمبار شده بودن . با هول و هراس درس ميخوندم و كارامو انجام ميدادم ولي يه لحظه به خودم ميومدم و به خودم ميگفتم الي تو كه داري ميميري چه فرقي ميكنه كه اين كارا و اين درسا چي ميشن.
6-يه چيزو مطمئنم من بايد دفاع كنم حتي اگر قرار باشه بميرم به قول ابوريحان آيا دانسته بميرم يا نادانسته. حالا من دفاع كرده بميرم يا دفاع ناكرده؟؟

۶ نظر:

  1. ey khodaaa!kheili ba namak bood..:d hamooni ke aval gofti doroste!albate na faghat be ketabam.be tamame zendegim.lazeme bazi vaghta..
    rasti nemishe yezare fonteto bozorg koni?kheili rize

    پاسخحذف
  2. منم یه بار خواب عحیبی دیدم.....که جوون مرگ میشم و دل عاشقمو میشکنم......!!!ما ادما هرچه قدرم سعی کنیم راضی نمیتونیم ازین جا بریم!

    پاسخحذف
  3. دو موضوع متضاد در یک پست !! ازدواج و مرگ !
    از ازدواج که متنفر شدم ، هر چی عروسی دعوتمون می کنن ، من نمی روم. مامانم میگه تا کی میخوای به این وضع ادامه بدی!
    مرگ...نظری ندارم راجع بهش! گاهی خیلی خیلی بهش فکر می کنم ؛ گاهی اصلا فکر نمی کنم!
    یه میل برات فرستادم ، بخونش اگه حوصله اش رو داری

    پاسخحذف
  4. از یاهو مسیج اومد که نمیتونه ایمیلم رو بهت بفرسته ، چون تو یاهو اکانت نداری. نمی دونم این دیگه چه مدلشه.
    اینجا هم که نظر خصوصی نداره. می تونی یه ایمیل بهم بدهی؟؟
    مررسی

    پاسخحذف
  5. دفاع كرده حتما(البته زبونم لال) چون يه ضرب المثلي هست كه ميگه : مرده رو زمين نمي مونه اين مصداق داره در مورد دفاع كردن. پس اصلا نگران نباش ابوريحان فكر كنم منظورش چيزه ديگه ايي بوده...

    پاسخحذف