۱۳۸۸ دی ۱۰, پنجشنبه

مينويسم

دو ماه گذشت به چه سرعت. .راستش مي خواستم خودمو تنبيه كنم. چون مدتي بود كه منفعل شده بودم با اينكه خيلي كار داشتم ولي با بهانه هاي مسخره ازشون در مي رفتم. براي مدتي خوب پيش رفتم ولي دوباره به همون حال افتادم.چند وقتيه كه دوست دارم بنويسم ولي دستم به نوشتن نمي رفت. مينويسم، مينويسم، مينويسم......

بهار دعوتم كرده كه از كارايي كه دوست دارم تو 2010 انجام بدم بنويسم.
پس اين من و آرزوهاي من در 2010


آزادي



صلح و آرامش



عشق
باور كنيد به همين سادگي


سلامتي جسمي



و سلامتي روحي



بودن در كنار خانواده و دوستان وپيدا كردن دوستان جديد.
رفتن به مسافرت، طبيعت وپياده روي هاي طولاني.
بيشتر ديدن، بيشتر شنيدن، بيشتر لبخند زدن و اشك ريختن چرا كه نه؟!
ياد گرفتن و ياد دادن بيشتر و بيشتر........



وسرانجام به پايان بردن پايان نامه




راستي من 28 ساله شدم. بفرمائيد كيك تولد