۱۳۸۹ دی ۲۶, یکشنبه

دلم يه پسر بچه موفرفري ميخواد. سفيد و لپ قرمزي و مو فرفري، يه پسر دو ساله تپلي با چشماي كشيده. موهاي فرفريشو كوتاه نكرده باشمو همينجوري وحشي بهم ريخته باشه. يه عالمه شال و كلاهش كنم ببرم بيرون با خودم تو اين برف و سرما، بگردونمش بعد بريم يه جاي گرم نهار بخوريم. انگار  نسخه اپديت بچگي خودمو ميخوام ولي پسر باشه.حالا نه اينكه عشق پسر داشتن داشته باشم ولي الان در اين لحظه، دلم ميخواد پسر باشه. اسم نداره، انگار لازم نيست اسم داشته باشه. هيچوقت نتونستم به اسمي فكر كنم واسه بچه خودم. بابايي هم در كار نيست! فقط خودمم و دستهاي كوچولوش، انگار خودم تنهايي ساختمش. مثل خوابي كه دايم ميبينمش.........

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر