*-بچه ها من 3 شنبه 4 شنبه نيستم . بياين اين كارو جمع و جور كنيم.
-ااه چرا ؟
*-دارم ميرم تبريز
-اييهههه تبريز چه خبره؟!!
*- چه خبر باشه خوبه؟ داريم ميريم مسافرت.
- اون وقت با كي؟
*-خانواده محترم
-آشنايي دوستي داريد آنجا؟
*-آره دوستم هست.
-ااا يه دوست (((:
*-آره دوست دوران كارشناسي
-اوه چه خبره! از اون موقع تا حالا!
-راستشو بگو،خبريه؟ خواستگاري ؟
- نه بابا اقاي .. الي برادر نداره.
- نه بابا واسه خودش ميگم 0-:
*-چيكار كنيم ديگه هر چي التماس ميكنم نمياد. با خانواده و گل و شيريني داريم ميريم خدمتشون ايشالا ما رو به غلامي قبول كنن D:
-ااه چرا ؟
*-دارم ميرم تبريز
-اييهههه تبريز چه خبره؟!!
*- چه خبر باشه خوبه؟ داريم ميريم مسافرت.
- اون وقت با كي؟
*-خانواده محترم
-آشنايي دوستي داريد آنجا؟
*-آره دوستم هست.
-ااا يه دوست (((:
*-آره دوست دوران كارشناسي
-اوه چه خبره! از اون موقع تا حالا!
-راستشو بگو،خبريه؟ خواستگاري ؟
- نه بابا اقاي .. الي برادر نداره.
- نه بابا واسه خودش ميگم 0-:
*-چيكار كنيم ديگه هر چي التماس ميكنم نمياد. با خانواده و گل و شيريني داريم ميريم خدمتشون ايشالا ما رو به غلامي قبول كنن D:
حالا شما در نظر بگيريد با اين دوستاني كه هر حركتي از خريد لباس و كيف و كفش تا دير آمدن وزود رفتن وخنديدن ،خوشحالي و بدحالي رو به امور خير ربط ميدن ، پيوستگي بين ابروهاتو برداري وبگي من دارم ميرم مرخصي اونم كجا تبريززززز!
--------------------------------------------------
هرچي خواهرا (خواهري كه از ديدن ابرو پيوسته كهير ميزنه) و دوستا ميگفتن بردار اينو چيه آخه تو كه ابروهات كمرنگ و باريكه . من: نههههه ابروهامو دوست دارم اي بابا اينجوري اخمالو به نظر ميايي من:نهههههههه روم نميشه،نههههههه . تا اينكه با دوستي بعد از 4 سال بيخبري در مورد تنوع و لذت بردن از زندگي ميچتيدم و خدا شاهد است اصلا نگفت اون پيوستگي رو بردار چون به ذهنش خطور نميكرد هنوز به قوتشون باقين . ولي وقتي باهاش خداحافظي كردم مطمئن بودم بايد كلكشونو بكنم.
توجه :اين متنو صاحب يه جفت ابروي خوشكل در حين گرفتن تبريكات فراوان نوشته است.